



گروه بُمرانی یک گروه موسیقی ایرانی است که با سبک خاص، طنزآمیز و ترکیبی از ژانرهای مختلف چون بلوز، راک، فولک و موسیقی کولیوار، توانسته جایگاه ویژهای در میان مخاطبان موسیقی مستقل ایران پیدا کند. این گروه فعالیت خود را از اوایل دهه ۱۳۸۰ آغاز کرد و بهمرور با اجراهای خیابانی و حضور در فضاهای فرهنگی تهران شناخته شد. نام “بُمرانی” برگرفته از نام خانوادگی خواننده اصلی گروه، عرفان بُمرانی است؛ کسی که نهتنها خواننده، بلکه یکی از پایهگذاران و ترانهنویسان گروه نیز بهشمار میآید. سایر اعضای گروه در طول سالها تغییراتی داشتهاند، اما ترکیب اصلی شامل نوازندگانی توانمند و آشنا به موسیقیهای محلی، جَز و حتی جزئیات موسیقی کلاسیک غربی بوده است. بُمرانی با اتکا به هویتی منحصربهفرد و بیانی اجتماعی، روایتهایی از زندگی روزمره، عشق، غربت، مهاجرت، و دغدغههای طبقه متوسط را با زبانی صمیمی و طنزآلود ارائه میدهد. استفاده از سازهایی چون آکاردئون، گیتار آکوستیک، ترومپت و سازهای کوبهای رنگ و حال خاصی به آثارشان بخشیده که در موسیقی جریان اصلی ایران کمتر دیده میشود. آلبومها و آثار شاخص از جمله آثار شناختهشده این گروه میتوان به آلبومهای زیر اشاره کرد: جورابهای لخت (۱۳۹۳): یکی از اولین آثار رسمی گروه که با استقبال قابل توجهی روبهرو شد. قطعههایی چون «آهای خبردار»، «دوست دارم زندگی رو» و «شب شَنگول» از محبوبترین آهنگهای این آلبوم هستند. گذشتن و رفتن پیوسته (۱۳۹۶): دومین آلبوم رسمی گروه که فضای هنری پختهتری دارد و در آن دغدغههای اجتماعی و فلسفی پررنگتر شده است. مخرج مشترک (۱۴۰۰): جدیدترین آلبوم گروه که نشاندهنده بلوغ هنری، نگاه انتقادی، و گستردگی تجربههای موسیقایی اعضای آن است. اجراها و جایگاه فرهنگی بُمرانی تاکنون در جشنوارههای متعدد داخلی و اجراهای رسمی و غیررسمی، حضوری پررنگ داشته است. سبک اجرایی این گروه، که ترکیبی از تئاتر، موسیقی زنده و طنز اجتماعی است، باعث شده مخاطبان وفاداری در میان نسل جوان شهری پیدا کند. حضورشان در فضاهای هنری چون تماشاخانهها، کافهها و جشنوارههای فرهنگی، از آنها چهرهای فرهنگی فراتر از یک گروه موسیقی صرف ساخته است.


توسط - Farjam Saeedi
قطعه آمستردام کاری از فرجام سعیدی تو اتاق کوچیکم توی شهر آمستردام چند تا ساز روی زمین با چند تا شمع مونده برام شمعا رو روشن میکنم منت سازم میکشم نقش چشای پاکتو به روی دیوار می کشم برای من فرق نداره که از کجا شروع کنم به حال خود بخندم یا از روزگار گله کنم مهم اینه که من منم با همه خوبی و بدیم مهم این بود که ما به هم قولای زیادی دادیم یادت میاد تو این قفس جشن تولد تو بود هدیه من، اون شب به تو یه قاب عکس خالی بود شاید هنوزم یادته طمع شراب، دود سیگار شعر از شاملو خوندن و نقاشی کردن رو دیوار برای من فرق نداره که از کجا شروع کنم به حال خود بخندم یا از روزگار گله کنم مهم اینه که من منم با همه خوبی و بدیم مهم این بود که ما به هم قولای زیادی دادیم


فرجام سعیدی فرجام سعیدی، متولد مهرماه ۱۳۶۶ در تهران، نوازنده گیتار و خواننده ایرانی است که در حال حاضر ساکن لندن میباشد. او در دوازدهسالگی از ایران مهاجرت کرده و سالهای زیادی را در کشور هلند سپری کرده است. فرجام بیش از هر چیز با قطعهی معروف «آمستردام» شناخته میشود. موسیقی او آمیزهای از سبکهای فولک راک، پانک راک و آلترناتیو راک است. او علاوه بر خوانندگی، بهعنوان نوازنده گیتار آکوستیک و الکتریک نیز شناخته میشود و در زمینه آهنگسازی نیز خلاقیت و نگاه شخصی خود را دارد. در آلبوم «آوار رنگ»، فرجام از اشعار حسین پناهی بهره برده و تلاش کرده است با تلفیق حس و حال موسیقی شرقی با فرمهای مدرن غربی، تجربهای منحصربهفرد برای مخاطب خلق کند.