توسط - Mohamad Shahrokh
هر چه بادا باد شعر از خیام خواننده و آهنگساز : محمد شاهرخ ای دل چو حقیقت جهان است مجاز چندین چه بر خواری از این رنج دراز دل را به قضا سپار و با درد بساز که این رفته قلم ز بهر تو ناید باز لب بر لب کوزه بردم از غایت آز تا ز او طلبم واسطه ی عمر دراز لب بر لب من نهاد و می گفت به راز می خور که بدین جهان نمی آیی باز لب بر لب کوزه بردم از غایت آز تا ز او طلبم واسطه ی عمر دراز لب بر لب من نهاد و می گفت به راز می خور که بدین جهان نمی آیی باز گر من ز می مغانه مستم، هستم گر زاهد گبر و بت پرستم هستم هر طایفه ای زمن گمانی دارد من ز آن خودم چنان که هستم هستم من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشیدن با تن نتوانم من بندی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم ای دل چو حقیقت جهان است مجاز چندین چه بر خواری از این رنج دراز دل را به قضا سپار و با درد بساز که این رفته قلم ز بهر تو ناید باز چون مرده شوم خاک مرا گم سازید احوال مرا عبرت مردم سازید خاک تن من به باده آغشته کنید و از کالبدم خشت سر خم سازید چون مرده شوم خاک مرا گم سازید احوال مرا عبرت مردم سازید خاک تن من به باده آغشته کنید و از کالبدم خشت سر خم سازید
توسط - Sasan IzadKhast
خورشید خاکستری کاری از ساسان ایزدخواست و به خوانندگی اردوان انزابی پور شعر و آهنگ از ساسان ایزدخواست اردوان انزابی پور : تنظیم/ وکال/الکتریک گیتار/گیتار باس/ آیدین انزابی پور :درامز /میکس /مسترینگ محمد برزیده : سولو گیتار الکتریک شهاب قاسمی : کیبورد